اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضبان

نویسه گردانی: ḌBAN
ضبان . [ ض ُب ْ با ] (ع اِ) ج ِ ضَب . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۳.۱۶ ثانیه
زبان آور. [ زَ وَ ] (نف مرکب ) شخص نطاق و خوب حرف زننده . (فرهنگ نظام ). فصیح و بلیغ. (ناظم الاطباء). کنایه از فصیح . (آنندراج ) (بهارعجم ) :...
خوش زبان . [ خوَش ْ / خُش ْ زَ ] (ص مرکب ) خوش تقریر. شیرین زبان . بلیغ. کسی که سخن او آشکار بود و درهم نبود. (ناظم الاطباء). || آنکه نیش کل...
تلخ زبان . [ ت َ زَ ] (ص مرکب )آنکه به درشتی و تلخی سخن گوید. (ناظم الاطباء). تلخ پاسخ و تلخ گفتار. (بهار عجم ) (آنندراج ) : باده کو تا به م...
چرب زبان . [ چ َ زَ ] (ص مرکب ) کسی را گویند که به سخنان خوش دل مردم را بجانب خود راغب گرداند و مردم را از خود کند. (برهان ) (ناظم الاطباء)...
زبان باز. [ زَ بام ْ ] (نف مرکب ) کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد. (فرهنگ نظام ). چاپلوس . متملق ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نام زبان و گویش محلی مردم شهر گزبرخوار که ریشه از زبان پهلوی که اخیراً زبان فارسی دری هم در آن وارد شده است. زبان گزی به علت گسترش شهر اصفهان بزرگ، کم...
زبان چِک یا چِکی (به چکی: čeština، تلفظ: چِش‌تسی‌نا) یکی از زبان‌های اسلاوی و در کنار زبان‌های اسلوواک، لهستانی، پومرانی و سورابی از شاخهٔ باختری اسلا...
زبان عبری (עברית تلفظ: ایوْریت)، عضوی از شاخه زبان‌های سامی است. و با زبان‌های عربی و آرامی هم خانواده‌است. حدود ۷ میلیون نفر که به طور عمده در کشور ا...
زبان چینی یا دقیقتر: زبان‌های چینی بخشی از خانواده زبان‌های سینی-تبتی را تشکیل می‌دهند.زبان مادری حدود یک پنجم مردم جهان یکی از انواع زبان چینی است. ا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۳۵ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.