اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضبان

نویسه گردانی: ḌBAN
ضبان . [ ض ُب ْ با ] (ع اِ) ج ِ ضَب . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۵.۸۸ ثانیه
زبان ولزی (به ولزی: Cymraeg - انگلیسی: Welsh) یک زبان باستانی سلتی است که مردمان ولز در بریتانیا از آن استفاده می‌کنند. این زبان هم اکنون زبان اول ۲۰٪...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
زبان مقدس زبانی‌ست که توسط اهالی زبانی غیر از این زبان با اهداف دینی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مقدس شمرده شدن یک زبان به وجود متون مذهبی اصلی و دعاها...
زبان هندی, (Hindi یا Hindi) نامی است که به یک زبان هندوآریایی دادهاند; یا یک گویش پیوسته از زبانهایی است که در هندوستان شمالی و مرکزی سخن گفته میشود (...
ایدو زبانی ساختگی است که پس از اسپرانتو می‌توان آن را پراهمیت‌ترین زبان ساختگی جهان دانست. این زبان در اوایل قرن بیستم توسط گروهی از اصلاح طلبان اسپرا...
زبان لاری که با نام‌های اچمی و خودمونی نیز خوانده می‌شود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان همچنین در میان جوامع مهاج...
اچمی. [اَ چُ]. (ا. فا). زبان لاری که با نام‌های اَچُمی و خودمونی نیز خوانده می‌شود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان...
چیره زبان . [ رَ / رِ زَ ] (ص مرکب ) زبان آور. نطاق . بلیغ. (ناظم الاطباء). گشاده زبان . سخندان . حرّاف (در تداول فارسی زبانان ). فصیح : بشد مرد...
خیره زبان . [ رَ / رِ زَ ] (ص مرکب ) خوش زبان . بامحبت : و آن خیره زبان رحمت انگیزبخشایش کرد و گفت برخیز.نظامی .
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۳۵ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.