اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیک

نویسه گردانی: NYK
نیک . [ ن َ ] (ع مص ) گاییدن زن را. (از منتهی الارب ). جماع کردن . (زوزنی ) (از غیاث اللغات ). صحبت . (از نصاب ). مباضعت . وطی . مواقعه . مجامعت . مباشرت . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
نیک امانتی . [ اَ ن َ ] (حامص مرکب ) امین بودن . درستکاری : چون روزگاری بگذشت این جوان از نیک امانتی و فصیحی و جوانمردی به ندیمی امین ب...
نیک اخلاقی . [ اَ ] (حامص مرکب ) خوش خوئی . نیک خوئی . نیک اخلاق بودن : آرزوی دل خلقی تو به شیرین سخنی اثر رحمت حقی تو به نیک اخلاقی .سعدی .
نیک اختیار. [ اِ ](ص مرکب ) نیک گزین . (فرهنگ فارسی معین ) : نیک اختیار باشد هر کس که کرددرگاه تو و خدمت تو اختیار.فرخی .
پاداش نیک . [ ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثواب . اَجر. مَثوبَة. شُکم . شیان . اُجرت . مزد و عوض و مکافات در جای نیکی . جزای خیر: اِثابة؛ پاداش...
نیک پیمانی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) وفاداری . وفای به عهد : لیک از راه نیک پیمانی نز سر سرکشی و سلطانی .نظامی .
نیک گفتاری . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) نیکوسخنی . نیک گفتار بودن .
نیک فرجامی . [ ف َ ] (حامص مرکب ) حسن عاقبت . عاقبت به خیری . (یادداشت مؤلف ). نیک سرانجامی .
نیک عاقبتی . [ ق ِ ب َ ] (حامص مرکب ) عاقبت به خیری . خوش سرانجامی . نیک عاقبت بودن .
نیک رفتاری . [ رَ ] (حامص مرکب ) خوش رفتاری .
عاقبت بخیر
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.