بند
نویسه گردانی:
BND
به معنی محل؛ مثل دربند. به لغت وند هم مراجعه بفرمائید. در مواردی ب و و در فارسی میتوانند جانشین یک دیگر باشند. مثل گاو و گاب در گویش مردم اصفهان. مثل بند و وند.
واژه های همانند
۲۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
تپاله بند. [ ت َ ل َ / ل ِ ب َ ] (نف مرکب ) که تپاله را سرشد. تپاله زن . رجوع به تپاله شود.
خرمای بند. [ خ ُ ی ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بَردی . (حبیش تفلیسی ).
چهارده بند. [ چ َ / چ ِ دَه ْ ب َ ] (ص مرکب ) (مرکب از چهارده + بند) که بند چهارده دارد. || (اِ مرکب ) اصطلاحاً بند، بیت شعری است با قافیه ٔ...
دیباجه بند. [ ج َ / ج ِ ب َ ] (نف مرکب ) کسی که دیباجه ٔ کتاب را تألیف میکند. (ناظم الاطباء).
اشکسته بند. [ اِ ک َ ت َ / ت ِ ب َ ] (نف مرکب ) شکسته بند. رَدّاد. (ناظم الاطباء). آروبند : خواجه ٔ اشکسته بند آنجا رودکه در آنجا پای اشکسته بود....
بند شهریار. [ ب َ دِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام نوایی است از موسیقی . (برهان ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (آنندراج ) : بر بید عندلیب زند بند ش...
پیرایه بند. [ را ی َ / ی ِ ب َ] (نف مرکب ) که پیرایه بندد. پیرایشگر : سیل در اقلیم ما پیرایه بند خانه است رخنه مانند قفس آرایش کاشانه است .کل...
پیشانی بند. [ ب َ ] (اِ مرکب ) عصابه . پنجه بند. سربند مرصع زنان و آنرا استفان نیز گویند. رجوع به استفان شود. (شعوری ج 1 ص 257).
ایوان کی در نزدیکی گرمسار را نیز دربند خزر شمرده اند. اِیوانَکِی یکی از شهرهای شهرستان گرمسار در استان سمنان ایران است. این شهر در شهرستان گرمسار و د...
شیرازه بند. [ زَ / زِ ب َ ] (نف مرکب )آنکه کتابها را شیرازه می بندد. صحاف . (یادداشت مؤلف ). || (ن مف مرکب ) شیرازه بسته . کتابی که جزوه های...