اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبان

نویسه گردانی: ZBAN
زبان . [ زَب ْ با ] (اِخ ) منازلی است در اسکندریه . کندی در کتاب الولاة و القضاة آرد: از اقطاعات صالح بن علی (پس از استیلاء بر مصر و شکست مروان بن محمد) منازل زبان اسکندریه است که به اسودبن نافعضمری واگذار کرد. (از کتاب الولاة و القضاة ص 101).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
ایدو زبانی ساختگی است که پس از اسپرانتو می‌توان آن را پراهمیت‌ترین زبان ساختگی جهان دانست. این زبان در اوایل قرن بیستم توسط گروهی از اصلاح طلبان اسپرا...
زبان هندی, (Hindi یا Hindi) نامی است که به یک زبان هندوآریایی دادهاند; یا یک گویش پیوسته از زبانهایی است که در هندوستان شمالی و مرکزی سخن گفته میشود (...
زبان لاری که با نام‌های اچمی و خودمونی نیز خوانده می‌شود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان همچنین در میان جوامع مهاج...
اچمی. [اَ چُ]. (ا. فا). زبان لاری که با نام‌های اَچُمی و خودمونی نیز خوانده می‌شود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان...
زبان دانی . [ زَ ] (حامص مرکب ) سخن دانی . زبان آوری . فصاحت . زبان داری . اهل سخن بودن . توانایی در سخن : زبان دانی تو را مغرور خود کرده ست لی...
زبان داری . [ زَ ] (حامص مرکب )زبان دار بودن . رجوع به زبان دار و زبان داشتن شود.
زبان حال . [ زَ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ناسرایش یعنی آنچه را که بیان میکند وضع شخص و یا حالت شخص و یا شئونات شخص را. (ناظم الاطباء)...
زبان توتی . [ زَ ] (اِ مرکب ) یا طوطی . گیاهی است و توتی مرغی است سبز و گویا و معروف . و این لغت فارسی است و در فارسی طاء نیامده و آنرا معرب...
زبان چرب . [ زَ ن ِ چ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گفتار شیرین مؤثر. (فرهنگ نظام ).
زبان تران . [ زَ ت َ ] (ص مرکب ) هجوگو. فحاش . بدگو. دشنام گو. (ناظم الاطباء).
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۳۵ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.