گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه واژه معنی فاتح شدن فاتح شدن . [ ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پیروز شدن .گشودن شهر. بر دشمن غلبه کردن . رجوع به فاتح شود. فارغ شدن فارغ شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فراغت یافتن . آسوده شدن : دیدی اندر صفای خود کونین شد دلت فارغ از جحیم و نعیم . ناصرخسرو.رجوع به فارغ ... فاضل شدن فاضل شدن . [ ض ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برتری یافتن . رجوع به فاضل شود. || دانشمند شدن : گرچه در گیتی نیابی هیچ فضل مرد از او فاضل شده ست ... فانی شدن فانی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رفتن . نابود شدن : فانی نشود هرچه کآن بقا یافت زیرا که بقا علت فنا نیست . ناصرخسرو.|| (اصطلاح صوفیه ) ترک ... فتنه شدن فتنه شدن . [ ف ِ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مفتون شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). فریفته شدن . سخت پای بند گشتن : بر خواب و خورد فتنه شدستند خ... فراخ شدن فراخ شدن . [ ف َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اتساع . (مصادر اللغه ٔ زوزنی )(منتهی الارب ) (آنندراج ). انفساح . اندماج . (تاج المصادر بیهقی ). || آسان ش... فیروز شدن فیروز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کامیاب شدن . پیروز شدن . (یادداشت مؤلف ) : هر کس که شود به مال دنیا فیروزدر چشم کسان بزرگ باشد شب و روز.... عقاب شدن عقاب شدن . [ ع ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از طالب شدن به چیزی . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). غریب شدن غریب شدن . [ غ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غریب گردیدن . غرابت . (تاج المصادر بیهقی ). اغتراب . رجوع به معانی غریب شود. غرقه شدن غرقه شدن . [ غ َ ق َ / ق ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غرق شدن . در آب فروشدن . خفه شدن در آب . غریق شدن : دهان خشک و غرقه شده تن در آب ز رنج و ز... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ صفحه ۵۳ از ۱۳۵ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود