ذبان
نویسه گردانی:
ḎBAN
ذبان . [ ذِب ْ با ] (ع اِ) ج ِ ذباب . (زمخشری ).
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۵.۷۶ ثانیه
زبان سوئدی یکی از زبانهای هندواروپایی است که در کشور سوئد و قسمتهایی از کشور فنلاند به آن سخن میگویند. سوئدی زبان رسمی کشور سوئد به حساب میآید، اگ...
زبان آرامی عضوی از زبانهای سامی است که بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد.
زبان آرامیها، زبان اداری امپراتوریها و حتی کاهنان بودهاست. زبان اصلی بخش عمده...
زبان ژاپنی (به ژاپنی: 日本語، نیهونگو)، زبان مردم ژاپن و زبان رسمی دولت ژاپن است، که توسط حدود ۱۳۰ میلیون نفر سخن گفته میشود.[۴]
محتویات [نمایش]
ق...
زبان منفرد زبانی طبیعی است که با دیگر زبانها خویشاوندی نداشته باشد و نتوان نیای مشخصی برای آن تعیین کرد. به دیگر سخن زبان منفرد خانواده ای زبانی است ب...
زبان اشاره ( به انگلیسی : Sign language ) نطام قراردادی خاص منظم و پیشرفته زبانی است که برای انتقال معنا، به جایاشکال صوتی یا نوشتاری در زبان، از اشکل...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زبان بقفا. [ زَ ب ِ ق َ ] (اِ مرکب ) ۞ گل نافرمان ، چرا که در پس گل مذکور چیزی بصورت زبان گنجشک دیده میشود و بهمین جهت او را نافرمان گو...
زبان بریده . [ زَ ب ُ دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) خاموش . (آنندراج ). خاموش و ساکت شده . (ناظم الاطباء). ملسون . (منتهی الارب ) : آویخته کی بدی تراز...
زبان بستگی . [ زَ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) خاموشی . عدم نطق . عدم تکلم . (ناظم الاطباء) : سوی خانه آمد به آهستگی نگه داشت مهر زبان بستگی ...
زبان بستن . [ زَ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از خاموش کردن . (آنندراج ). خاموش کردن و ساکت نمودن . (ناظم الاطباء) : در صورت و معنی که تو داری...