۱۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
اطلاع یافتن . [ اِطْ طِ ت َ ] (مص مرکب ) آگاه شدن . باخبر شدن . مطلع گشتن . استحضار یافتن . مستحضر شدن : اِشراف ؛ اطلاع یافتن بر چیزی . اِطراف ؛ ...
اعتبار یافتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) ارزش یافتن . قدر و منزلت پیدا کردن : حریم گلشن کویت نشد نشیمن مانیافتیم دریغ اعتبار خار و خسی .اوجی ...
بلندی یافتن . [ ب ُ ل َ ت َ ] (مص مرکب ) بزرگی یافتن . علو مقام بدست آوردن : بلندی از آن یافت کاو پست شددر نیستی کوفت تا هست شد. سعدی .ست...
الهام یافتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) مُلهَم شدن . مورد الهام قرار گرفتن . رجوع به الهام شود.
انجام یافتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به انتها رسیدن و تمام شدن . (ناظم الاطباء). انجام شدن . (فرهنگ فارسی معین ).خاتمه یافتن . خاتمه پذیرفتن...
تقلیل یافتن . [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) کاسته گردیدن . کم شدن . کاهش یافتن . رجوع به تقلیل و دیگر ترکیبهای آن شود.
تربیت یافتن . [ ت َ ی َت َ ] (مص مرکب ) پرورده شدن . تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی . (گلستان )....
ترجیح یافتن . [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) رجحان و فزونی و فضیلت بدست آوردن : هم ز حق ترجیح یابد یک طرف زآن دو یک را برگزیند زآن کنف . مولوی .د...
تقدیم یافتن . [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) پیشی یافتن . مقدم شدن . برتری یافتن . پیشی و برتری : هم کریمی کنی کز بهر کرم یافته ای بر بزرگان و کری...
بهتری یافتن . [ ب ِ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) به شدن . بهبودی یافتن : چون یعقوب بهتری یافت ، مهدی مردی علوی به وی داد و گفت این را بکش . (م...